عشق یا هوس

جهت پیگیری مطالب به www.paeeez.ir مراجعه کنید.

عشق یا هوس

جهت پیگیری مطالب به www.paeeez.ir مراجعه کنید.

افکار طوفانی

به خودش می پیچید، دلش سیاه سیاه شده بود، غمگین غمگین، داشت بلند بلند ناله می کرد، همه صدای ناله هاش رو می شنیدن، ناگهان بغضش رو شکست و شروع کرد به گریه کردن، بد جوری گریه و زاری می کرد، دل منم گرفت، رفتم باهاش هم دردی کنم، خیلی دلداریش دادم، اما فایده نداشت، همینطور اشک می ریخت، منم دیگه نتونستم دردم رو پنهان کنم، منم شروع کردم به فریاد زدن، بی صدا در خودم فریاد می زدم، کم کم شروع کردم، پا به پای اون اشک می ریختم، یه دفعه به یاد عشقم افتادم، بازم به یاد دروغ های اون آدم بی معرفت، آدمی که هرگز عمق عشق من رو باور نکرد، زار زار گریه کردم، نا خود آگاه، تصمیم گرفتم یه بار دیگه صداش رو بشنوم، می دونستم که شنیدنش دیگه مثل همیشه بهم آرامش نمیده، ولی می خواستم برای آخرین بار هم که شده طنین صداش توی گوشم بپیچه، تلاش خودم رو کردم اما فایده نداشت، نشد که نشد، نا امید شدم، بر گشتم، درسته که توی آخرین نامش بازم دروغ نوشته بود، اما با صراحت گفته بود که منو نمی خواد، کاش که همین رو از اول گفته بود، کاش که باهام می نشست یه گوشه و دلایلش رو برام توضیح می داد، اما این کار رو نکرد، مهم نیست، در اون لحظه اونم به خاطرات تلخ زندگیم پیوست و رفت، برای همیشه از سر راهش رفتم کنار، همینطور اشک می ریختم، آسمون هنوز داشت با من گریه می کرد، تازیانه های قطره های سنگینش بد جوری به وجودم ضربه می زد، هر دو گریه کردیم، زیاد زیاد، کم کم سبک شدم، اونم سبک شد، کم کم ابرای سیاه از دلش بیرون رفتن و نور قرمز زنگ غروب خورشید از لا به لای درختا روی صورتم افتاد، زمین برق می زد، برگای درختا می درخشیدن، دستی به صورتم کشیدم و راه افتادم و برگشتم، توی راه دوباره دلم گرفت، وقتی آسمون حال و روزم رو دید، دوباره پر از ابرای سیاه شد و بازم شروع کرد به ناله کردن...
نظرات 104 + ارسال نظر
مینا جمعه 16 اردیبهشت 1384 ساعت 21:02 http://www.gozalsvj.persianblog.com

سلام . وبلاگه قشنگی داری واقعا خسته نباشی برات آرزوی موفقیت و شادکامی دارم شاد و سربلند باشی

سارا جمعه 16 اردیبهشت 1384 ساعت 21:45

سلام داداشی
...
منهم یه آسمون دارم! که همش گریه میکنه!
هیچ وقت هواش صاف نمیشه! خورشیدی نمی تابه بهش!
...
...

سیاوش تی جمعه 16 اردیبهشت 1384 ساعت 22:16 http://http://www.aaahoo.blogfa.com/

سلام دوست محترم
خیلی زیبا می نویسی دستت درد نکنه باز هم مطلبی نوشتی خبرم کن

http://www.aaahoo.blogfa.com/ کلک خیال انگیز
http://shahoo121.blogfa.com آستان جانان


محمد عاشق ترین شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 01:33 http://mohammadAshegh.blogfa.com

سلام خوبی اره خوبه من پنجشنبه سر ۷ پدر عشقم گریه کردم چی بود
من که دل به تو دادم ...چرا بردی ز یادم
بای

ممدم ممد اهوازی شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 03:21 http://mamadahvazi.blogsky.com

سلام

چرا اینقد خسته و تنها

دو تا چیز بت می گم همیشه یادت باشه

۱ . هر مرد عاشق دو تا زن تو زندگیشه
اولیش هنوز به دنیا نیومد
دومیشم تو رویاهای اون مرد زندگی می کنه

۲. هیچ دختری ارزش اینو نداره که قلبتو بش هدیه کنی و بزاری توش زندگی کنه
همیشه بزار اونا قلبشونو به تو هدیه کنن و توم با قلباشون یه کلکسیون درست کن
مثل پروانه ها
که تو قاب شیشه ای با یه سوزن خشک می شن
و ما از دیدنه قاب لذت می بریم توم قلباشونو با یه
چاقو بزن تو یه قاب که هر وخت هر کدومو دیدی لذت ببری

......................
من دیونه نیستم اینا رو جدی بت می گم

موفق و قوی باشی

المیرا و تنها شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 07:23 http://www.asemoun-hasty.blogsky.com

سلام نمیدونم چرا هروقت میام پیشت باید هر نوشته ی شما رو چند بار بخونم بغض کنم و گریه کنم
باریکلا به این حس قشنگ

سمیرا جوووووون شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 09:48 http://baaghali.blogsky.com

سلام من سمیرا جوووووووووووووووووون هستم
بیا پیشم
خوش میگذره دوره هم

یک داستان کوتاه برای همه::::: این اواخر دردهای پی در پی امانش را بریده بود.باورش نمی شد که قلبی به بدنش پیوند شده باشد. - «تو رو خدا بگید کی قلب عزیزش رو به من هدیه کرده؟» نامزدش امیر در حالی که دست او را در دست داشت گفت:«جوانی که بر اثر تصادف دچار مرگ مغزی شده بود.» بعد عکسی را از جیبش بیرون آورد.عکس محمد بود ،خواستگار قبلی اش.همان که برای خوشبختی او حاضر بود با ماشین قراضه اش صبح تا شب مسافرکشی کند و حالا با همان ماشین تصادف کرده بود.دستش را روی قلبش گذاشت.خیلی تند می تپید.گریه امانش نداد...

به امیده دیدار

...ترین محسن دنیا شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 10:05

سلام
وبلاگ روون و زیبایی داری
و قالب زیبا تری
و احساسا زیباترینی
به منم سر بزنی خوشحال میشم

...ترین محسن دنیا شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 10:06 http://kashanweb.blogfa.com/

محمد شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 10:57 http://sarab64.blogfa.com

سلام
مطلبت خوب بود
هگر می شه تبادل لینک کنیم.

باد شبگرد شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 11:14 http://www.lovelyboye.blogfa.com

سلام وبلاگ زیبایی دارید من به شما لینک دادم....
سرافراز باشید

غریبه شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 11:16

هر چی بیشتر مطالبت رو می خونم بیشتر تحسینت می کنم
وقتی اینارومی خونم دلم می گیره
احساس قشنگی داری.امیدوارم که همیشه توی دلت پر شادی باشه.
ای کاش................

داود شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 12:39 http://dpr.blogsky.com

سلام عزیز .چشم من لینکتون رو قرار دادم قفط اگه میشه اسم وب من رو صحیح بنویسید.ممنونم.
عشق اول و اخر

نازآفرین شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 14:21 http://nazafarin.blogfa.com

شاید که آسمان همدم من باشد
شاید که آسمان نیز در غم من اشک می ریزد
....
اما آسمان نیزپس از سوگواری برای غمش چهره می گشاید و روشن به آینده می نگرد ...
پس چرا من اینگونه نباشم!

یاس شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 14:27 http://lovelyrose.blogsky.com

چون ریگی از قلعه به قعر دره افتادم - هزاران بار ....
اما من آن مورم که همواره بدنبال رسیدن بود ...
اما من آن مورم که همواره بدنبال رسیدن بود ...
اما من آن مورم که همواره بدنبال رسیدن بود ...
...
امیدوارم شاد باشی عزیزم ...

ملینا شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 14:34 http://www.siasefid.blogfa.com

چقد بده که اون برات زندگی بوده ولی تو براش تجربه بودی ..
ــــــــــــــــــــــ
از بابت تبریک ممنونم.

.::مهدی::. شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 18:28 http://www.ganj-e-sokhan.blogsky.com

ای کاش اولین هوس سلام و آخرین هوس کلام خداحافظی نبود!!!

اصلا ای کاش ؛ ای کاش نبود ...

زیبا بود و زیباییهای عالم نثارت

در پناه حق

مریم شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 18:58

ببین محمد هیشکی مثل من تو رو دوست نداره
حالا که دیگه اون نیست
پس تنهام نذار تو رو به خدا تنهام نذار
دوستت دارم محمد

شبنم شنبه 17 اردیبهشت 1384 ساعت 23:03 http://berkeie-b-ab.blogsky.com

سلام بی اشیانه / خوبی دوست عزیز / دل منم ابریه / اما نمی دونم چرا بارونی نمی شه / داره خفم میکنه / خوش به حالت که بغض رو میشکنی / خیلی وقته که بغض گلومو می فشاره اما نمیشکنه / امیدوارم که هوای دلت واسه همیشه صاف و آفتابی بشه
موفق باشی
شبنم
برکه

قاصدک یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 00:12 http://636.blogsky.com

سلام محمد جان خوبی عزیز
بی خیال گذشته
کاش می شد گذشته رو از ذهن آدمها پاک کرد

احسان یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 00:25 http://raz-eshgh.blogsky.com

سلام خسته نباشی عزیز
محمد مثل اینله دل پر دردی داری
ولی گذشته رو بی خیال شو
به فردا بیندیش
احسان
راز عشق

شکوفه یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 00:32 http://haramedelam.blogsky.com/

سلام ... ممنون که بهم سر زدین ... قالب وبلاگ شما هم خیلی قشنگه ... و همچنین نوشته ها ... در پناه حق

[ بدون نام ] یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 07:15 http://shekveh.blogsky.com

سلام نگین
خوبی من راجا رفتنم باید بگم به اون چیزی که میخواستم نرسیدم خیلی برام سخته حس حال نیست شاید بعد مدتی دوباره بیام .......
قربونت
شکوه

مهشید یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 07:30 http://dostayeashegh.blogsky.com

سلام وبلاگ خوبی دارین من به شمالینک دادم ممنون که سرزدین مهشید................

مینا(یاسهای سپید عشق) یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 10:30 http://yashayesepideeshgh.persianblog.com

سلام عزیزه مهربون وبلاگه زیبایی داری موفق باشی خوشحال میشم دفتر کاهی من و هم ورقی بزنی منتظر حضور پر مهرت هستم

[ بدون نام ] یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 10:59

سلام
همیشه اسمون بهترین کسیه که می تونه درکت کنه و با هات بشینه و گریه کنه
یه چیزی :عشقت رو به کسی هدیه کن که لیاقتشو داشته باشه
همیشه برات بهترینها رو می خوام موفق باشی همیشه

گمنام یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 10:59

سلام
همیشه اسمون بهترین کسیه که می تونه درکت کنه و با هات بشینه و گریه کنه
یه چیزی :عشقت رو به کسی هدیه کن که لیاقتشو داشته باشه
همیشه برات بهترینها رو می خوام موفق باشی همیشه

مرتضی یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 21:15 http://fanoosedaria.blogsky.com

سلام گلم
خیلی قشنگ وبا احساس بود
....
آسمون بغض شو خالی می کنه
آدمو حالی به حالی می کنه
.....
بازم پیشم بیا
ممنون

سنقر یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 21:38 http://songhor.blogsky.com

سلام
ببخشید که یه مدت بهت سر نزدم
داستان جالبی بود
آپیدم
خواستی بسر

شبنم یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 22:11 http://berkeie-b-ab.blogsky.com

سلام / من آپ کردم / به من سر بزن
شبنم
برکه

[ بدون نام ] یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 23:06

سلام
ممنون که لطف کرده بودید به من سر زدید
امیدوارم طوفان درونتان به آرامش مبدل گردد ....
با احترام

دلم مثل صنوبرها صبور است یکشنبه 18 اردیبهشت 1384 ساعت 23:09 http://www.senobar.blogfa.com

کامنت بالا من بودم
بدرود

دخترآریایی دوشنبه 19 اردیبهشت 1384 ساعت 07:06 http://ariyamehr.blogfa.com

سلام دوست عزیز
بازهم از مطالب زیباتون بهره مند شدم.خوشحال میشم اگر باز هم منت بگذارید و بهم سر بزنید.
راستی با تبادل لینک موافقید؟

مریم دوشنبه 19 اردیبهشت 1384 ساعت 08:17 http://www.hasrateshgh.persianblog.com

سلام ... خوبی ... متن زیبایی بود... من هم متن جدید دادم ... خوشحال میشم بهم سر بزنی ... قربانت مریم

پویا دوشنبه 19 اردیبهشت 1384 ساعت 09:18 http://www.sanctum-pouya.blogsky.com

سلام بی آشیونه ای متنی که نوشتی مثل حقیقت زندگی منه که واسم اتفاق افتاد اگه این متن واقعیت زندگیت باشه خیلی سرنوشتامون شبیه همه یعنی مثل همه منم عاشق عشقی بودم که بعد از مدتها فهمیدم به اجبار کنارم بوده و دل منو تسخیر خودش کرده بدترین عذاب عمرم همین بود دیگه سرتو درد نمیارم و هیچ نمی گم چون تا کسی این درد رو تجربه نکنه همدردی و همدلی معنایی نداره ...امیدوارم همیشه شاد و خندان باشی عزیزم.راستی من لینکت رو تو وبلاگم میزارم الان.خدافظ

گلسا دوشنبه 19 اردیبهشت 1384 ساعت 16:17 http://www.golsa.blogsky.com

این گل نمی دانم چرا...با من چنین تا می کند.
دانسته زجرم می دهد..خود کرده حاشا می کند.
در پیش هر خارو خسی زخم زبانم میزند.
در کار خیر عاشقی این پا و آن پا می کند.
گاهی ز در می راندم... گاهی به سر می خواندم!
افسونگر تر دست من این هر دو یک جا می کند
لب بسته ام از گفتگو حرفم نمی آید دگر
از بسکه در یک حرف من صد نکته پیدا می کند.
***
سلام یک جورایی حال من هم مثل شماست... کاش زندگی زود تر بگذره این روزها خیلی دیر میگذره...
لذت بردم از خوندن نوشته هات.. موفق باشی:X

پسر شب دوشنبه 19 اردیبهشت 1384 ساعت 21:10 http://nightboy.blogsky.com

باز خوبه تو نامه ی آخرش بهت دروغ نگفت ...
یا حق !

ایمان تنها سه‌شنبه 20 اردیبهشت 1384 ساعت 01:30 http://freeiman.blogfa.com

سلام
خوبی سلامتی؟
من آپ کردم سر بزن
برام آف بزا

سیاوش سه‌شنبه 20 اردیبهشت 1384 ساعت 01:44 http://www.pand.blogsky.com

سلام
از وبلاگت خیلی خوشم امد
به وبلاگ منم سر بزن
خدا نگهدار

مهدی سه‌شنبه 20 اردیبهشت 1384 ساعت 09:30 http://cheetah.blogfa.com

سلام دوست عزیز خیلی جالب و عالی بود موفق باشی به ما هم سر بزن

آرایه سه‌شنبه 20 اردیبهشت 1384 ساعت 09:50 http://pendarenik.blogfa.com

نمیشه به زور کسی رو برای خودت نگه داری
ولی با دروغ هم نباید کسی رو به خودت امیدوار کنی
این لحظات ناب عاشقی
حتی تلخشم شیرینه

رهگذر سه‌شنبه 20 اردیبهشت 1384 ساعت 18:31 http://shabestan.blogsky.com

سلام
دوست من
زیبا و با احساس بود اما ناامیدانه
موفق باشی

مرد تنهای شب E Kh! !! چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 01:27 http://www.iloveyoubi2.blogfa.com/

سلام دوست خوبی متنای جدیدت جالبن
خوشمان آمد
************************************
تقدیم

تنهایی
اگه یه روز بری سفر
بری زپیشم بی خبر
اسیر رویاهام می شم
دوباره باز تنها می شم
به شب می گم پیشم بمونه
به باد میگم تا صبح بخونه
بخونه از دیار یاری
چرا میری تنهام میزاری
****************************************
چرا دیگه پیشم نمی یای «منتظرتم»
قربانت
مرد تنهای شب

شراره چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 08:09 http://www.asberoyaha.blogsky.com

سلام ممنون که پیشم اومدی انقده کار دارم که وقت آپ رو ندارم.........خیلی غمگینه دلم گرفت بابا یه چیز شاد بنویسید البته خیلی قشنگه ولی غمگینه .......یا حق

علیرضا چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 10:54 http://www.doustan.blogfa.com

سلام
واقعا که بلاک زیبایی داری ممنون از این که به من سر زدی
فعلا

لولی چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 13:06 http://www.iranmehr.blogsky.com

نوشته ی زیبایی بود.
نوشته های ما را هم بخون.

دلسوخته چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 16:30 http://www.ghalbeyakhi.blogsky.com

او کجا بود در آن لحظه که غم با ما بود.......
سلام...........من آپدیت هستم.........و منتظر حضور گرمت
در پناه حق........
بابای.........

زائر غریب چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 17:25 http://strange-pilgrim.blogsky.com

agar ghabel danestid be nozhat-gah man sar bezanid
http://strange-pilgrim.blogsky.com

مریم چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 18:39

نمیخواستم٬ نظر بنویسم اما طاقتم نیومد
محمدجان منم زیر بارون گریه میکنم ازدوریت
میدونم که اینها رو برای من ننوشتی
میدونم که دیگه برای من نمینویسی
اما من همیشه منتظر برگشتنت میمونم
شاید باید اینجوری جواب بدیهامو بدم
محمد چرا دیگه باورم نمیکنی
محمد چرا باید برای داشتنت اینقدر خوار و ذلیل بشم؟؟؟
هر چند که اگه لازم باشه بیشتر ار اینم میشم

سارا چهارشنبه 21 اردیبهشت 1384 ساعت 19:07

سلام
...
...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد