عشق یا هوس

جهت پیگیری مطالب به www.paeeez.ir مراجعه کنید.

عشق یا هوس

جهت پیگیری مطالب به www.paeeez.ir مراجعه کنید.

عروسک

یه عروسک داشتم که اسمش ستاره بود، ولی مثل ماه می موند، من اون عروسک رو نخریده بودم، پیدا هم نکرده بودمش، از کسی هم نگرفته بودمش، اون عروسک رو خدا به من داده بود، اون عروسک با همه عروسک های دیگه فرق داشت، اون عروسک برای بازی و سر گرمی نبود، برای زندگی کردن و زندگی بخشیدن بود. شبها موقع خواب، جاش روی قلبم بود، باهاش حرف می زدم، درد دل می کردم، می بوئیدم و می بوسیدمش، وقتی هم که توی تنهایی خودم گریه می کردم، اون هم با من گریه می کرد، حتی اشکامم با دامن اون پاک می کردم، اون محرم راز من بود و خیلی هم صبور، آخه اون از آسمون بود و من از زمین، نمی دونست که چقدر دوسش داشتم، شاید بهش نگفته بودم ولی خیلی دوسش داشتم، تمام هستی و وجودم بود، همیشه از خودم می پرسیدم که اگه یه وقت عروسک کوچولوی من خراب بشه چی میشه؟ می دونستم که می میرم، حتی اگه گوشه ی دامنش پاره می شد دل می شکست، ولی هیچ وقت هیچ کدومش رو بهش نگفته بودم، درسته که اون عروسک کوچولو بود، اما برای من به اندازه یه دنیا ارزش داشت، یه دنیای دوست داشتنی و سر سبز، یه دنیای نا تموم و بی انتها، دنیایی با آسمون همیشه صاف و خورشید همیشه تابان، توی اون دنیای بزرگ یه قلب پاک و مهربون وجود داشت، یه قلب بزرگ که تمام خوبی های عالم توش جا می شد، توی اون دنیا چشمایی بود که گرمای نگاهش می تونست خورشید رو خاکستر کنه، و گرمای وجودش می تونست دنیا رو به آتیش بکشه، و شبها هم برق نگاهش آسمون رو روشن نگه می داشت، شبها وقتی همه جا رو سکوت فرا می گرفت صدای اومدنش رو می شنیدم، وقتی هم که به خواب می رفتم، فقط خوابای شیرین می دیدم...


اما یه روز یه زمینی که قلبش از سنگ بود، خیلی راحت دست ستاره من رو گرفت و از آسمون دلم بردش، ستاره هم بدون هیچ تلاشی با لب خندون دنبالش رفت و شبهای من رو برای همیشه تیره و تار گذاشت...


ستاره عزیز، خوب می دونم که امروز اونقدر غرق خوشی های زندگی شدی که روز تولد خودت رو هم فراموش کردی، ولی خوب می دونی که من هیچ وقت یادم نمیره، امروز روز تولدته، مبارکت باشه، خوش باشی و پایدار...


پی نوشت: اشعار سیاوش قمیشی به روز شد.

سلامی دوباره

دوستان عزیز و همراهان همیشگی سلام، سلامی به گرمی خورشید خروشان، واقعا نمی دونم که چطوری باید از این همه لطف و محبت شما تشکر کنم، شمایید که با نظر های پر مهرتون به من امید موندن و نوشتن میدین.
بعضی از شما عزیزان میگین که مطالبم خیلی خوبه، خوبی مطالب من از خوبیه خودتون و این شمایید که قدرت خوب نوشتن رو به من میدین. اگر هم کسی از مطالب من خوشش نمیاد، مقصر خودمم، سعی می کنم مطالب رو بهتر کنم.
این بار می خوام یه توضیح کوچیک در مورد مطالبم بدم، مدتیه که دیگه فقط برای دلم می نویسم و بس، نوشته هام متعلق با شخص خاصی نیست، یعنی برای شخص به خصوصی نمی نویسم، مثلا مطالب محراب عشق که فقط یک متن کوتاه حقیقی بود اما واقعی نیست٬ یا مثلا شاخه گل سرخ که فقط یه متن ادبی ساده بود.
در کل من سعی می کنم تا با نوشته هام، به خواننده بگم که حساب عشق از هوس جداست، اگر مطلبی رو اشتباه می نویسم یا به مسائل نگاه اشتباهی دارم، به بزرگی خودتون ببخشید و بهم گوش زد کنید، من فقط سعی می کنم معنایی واقعی عشق رو به تصویر بکشم.
امیدوارم که همتون همیشه و هر جا شاد و موفق و پیروز باشید...


پی نوشت: قالب دیوان فروع فرخزاد و همینطور اشعار سیاوش قمیشی تغییر کرد.

شاخه گل سرخ

دوست دارم همونطوری باشم که هستم
یه کلبه کوچیک
یه گلیم پا خورده
یه کوزه آب
یه تیکه نون
یه روز سبز با روشنایی خورشید
یه شب پر ستاره با نور ماه
یه کتاب که نشونه خداشناسی باشه
یه دفتر خاطرات و ...
دوست دارم تو هم همونطوری باشی که هستی
هرطور که باشی برام عزیزی
نمی تونم وقتی میای سر راهت فرش پهن کنم
نمی تونم از چند نفر بخوام که روی کجاوه بنشوننت و دورت بچرخن
نمی تونم سر تا پای تو رو طلا بگیرم
نمی تونم زیباترین الماس های دنیا رو پیشکشت کنم
نمی تونم چشمات رو به تصویر بکشم
اما می تونم تمام زیبایی های دنیا رو یه جا بهت تقدیم کنم
همون چیزی که تمام عشقم رو ابراز می کنه
همون چیزی که با تمام وجودم بهت تقدیم می کنم
می دونم که می دونی از همه دنیا چی دارم برای تو
آره، فقط یه شاخه گل سرخ


پی نوشت: وبلـاگ اشعار سیاوش قمیشی افتتاح شد.