خیلی وقت بود ازش بی خبر بودم،
مثل اینکه ازم خسته شده بود،
دیگه سراغم رو نمیگرفت،
یادمه که میگفت:
برف رو دوست دارم،
بارون رو دوست دارم،
میگفت:
منم ببر زیر بارون، زیر برف...
یادمه که خودمم روزهای برفی رو خیلی دوست داشتم،
یادمه همیشه میگفتم:
قدم زدن زیر بارون،
غم و غصههای آدم رو میشوره،
قدم زدن زیر برف آرامش بخش...
دیشب برف میاومد،
رفتم بیرون قدم بزنم،
یاد اون افتادم،
یاد دروغهاش،
یاد شکست خوردن و شکستنم،
باید فراموشش کرد،
آخه عزیز دردونهء بابا بود،
همیشه هر جایی هر چی که میخواست براش فراهم بود،
هیچوقت غم نداشته،
هیچوقت غصه نداشته،
نمیفهمید عشق چیه،
که بخواد درد تنهایی عشق رو احساس کنه،
درد دوری چشمایی که،
یه دیوونه مثل من عاشقش شده بود...
سلام مرسی عزیز افتخار دادید
نوشته های شما انسان را یاد عشق قدیم میاندازد اما دلان را میسفت مرسی.
به منم سر بزن.
salam doste aziz modaty bod ke gheibat dashtam bayad pozeshe man ra bepezirid
pc man mosh ghel peyda karde bod wa onloin nabodam
wali az inke be man sar zadid sepazgozarem
az matalebi ke minewisid ham mamnonam besyar alist rozhaye ghashngy ra baraton arezo mikonam.
ghorbanat faribe
درود به شما
متاسفانه خیلی از انسانها با گویش دروغشون زیباییهای یک احساس پاک رو به زیر سوال میبرن. ولی شاید توی اون لحظه نمیخوان که دروغ بگن٬ شاید توی اون لحظه احساسشون واقعی باشه٬ و شاید هم ...
بهر حال به پاس زیباییهایی که در لحظه داشتیم قدردان موهبت یک احساس پاک میمانیم
در پناه معبد عشق
سلام عزیزم ممنون از اینکه خبرم کردی گرچه نمیدونم ای دی منو از کجا اوردی ولی به هر حال خیلی خوشحال شدم
نوشته ات هم خیلی به دلم نشست
میبینی اینروزا چقدر شکستن ادمها راحت شده
اگه دوست داشتی تبادل لینک کنیم خبرم کن
سلاممممممممممممم
زیباست
مرسی که خبرم کردی
موفق باشی
سلام آقا محمد خوبی ۳ تا طلب من من ۳بار امدم یه بار نیومدی هی میگم نرو زیر برف و بارون گوش نمیدی که
عاشق میشی
منتظرم بای